در ایران ایزدبانو اردوی سورا آناهیتا یعنی «آبهای نیرومند بی آلایش» سرچشمه همه آبهای روی زمین است. او منبع همه باروری هاست، نطفه همه نران را پاک میگرداند ، رحم همه مادگان را تطهیر میکند و شیر مادران را پاک میسازد.
مجله اینترنتی باستان شناس : در مزدیسنا، آناهیتا دختر اهورامزدا و اسپندارمذ است. او نیرومند و درخشان ، بلند بالا و زیبا، پاک و آزاده توصیف شده است. نام او در آغاز نام رودخانهای بوده و به پیروی از یک اصل اسطوره که رودها جلوهای قدسیاند و خدایان نام رودها را از آن خود میکنند، رودخانه و نامش شخصیت خدایی پیدا کرده. این ایزدبانو با شخصیتی برجسته جای مهمی در آیینهای ایران باستان به خود اختصاص میدهد و قدمت ستایش او حتی به دوران پیشازرشتی میرسد.
نام آناهیتا ( در پهلوی آناهید ، ارمنی آناهیت و فارسی ناهید) و نخستین بار در کتیبه اردشیر دوم هخامنشی دیده میشود؛ همین شاه بود که ستایش ناهید در نقاط مختلف ایران و ممالک تحت تصرف شاهان هخامنشی را به جریان انداخت. نوشته های تاریخ نویسان یونانی حکایت از آن دارد که به دستور اردشیر دوم تندیسهای خدای آناهیتا در شهرهای مختلف مانند بابل، شوش، سارد، همدان و.. بر پا شده بود. ناهید ایزدبانوی محبوب مردم در بسیاری از سرزمین ها شد؛ به طوری که در سرزمینهای آناتولی و ارمنستان او را میپرستیدند و مجللترین و بزرگترین معبدها، در تمام نقاط ، برای او ساخته شده بود. ایزد ناهید خدای آب بود و به همین دلیل بیشتر پرستشگاههای او کنار آب ساخته میشده تا هم ایزد آذر و هم ایزد آب، این دو آفریدهی اهورایی را بستایند. این پرستشگاه ها و معابد ناهید برای زنان محل تقوی و پرهیزکاری بوده و از زن-کاهنههای پاکدامنی سخن رفته که در خدمت او بودهاند.
حرمت پرستش ناهید در قدیم ترین سنّت خود همچنان تا دوره ساسانیان پا برجا بوده است. در کتیبه های عهد ساسانی آثاری باقی مانده که نشان دهنده مقام ارجمند آناهیتاست. از جمله این کتیبه ها یکی کتیبه نقش رستم، نزدیک تخت جمشید است که در آن نرسی شاه ساسانی حلقه سلطنت را از ناهید دریافت می کند. در کتیبه های طاق بستان کرمانشاه، نقش ناهید بر روی یکی از ستون ها دیده می شود و در کتیبه ای دیگر در همان جا، ناهید در کنار خسرو دوم و اهورامزدا به چشم می خورد.
در متون اسلامی لقب آناهیتا بغدخت یا بیدخت است و این واژه را میتوان بر بسیاری از شهرها و پرستشگاههای کهن این سرزمین دید. امروزه علاوه بر معبدهای بجا مانده از دوران قدیم ، نام آناهیتا یا بغدخت در شمار زیادی از بناها و بقعه ها در ایران وجود دارد ، که نشانِ احترام عمیق ایرانیان به این خداوند آب و چشمهسارها و زندگی است.
«آبان یشت» که پنجمین یشت و یکی از کهنترین یشت های اوستا ست، به آناهیتا اختصاص داده شده و از او هم به عنوان رودی مینوی و هم ایزد بانویی که از آب ها نگهبانی می کند یاد و ستایش شده. آناهیتا در این یشت و فرهنگ و هنر ایران جلوه ها و توصیفات مختلفی دارد که با هم مرور میکنیم.
آنچه در این مقاله می خوانید
- ۱-رودی به بزرگی تمام رودهای زمین
- ۲- دوشیزه ای زیبا
- ۳- گردونه ای با چهار اسب
- ۴- تاج ناهید ؛ تاج زرین هشت گوشه
- ۵-سگ آبی
- ۶-نیلوفر آبی
- ۷-انار
- ۸- جام آبی در دست
۱-رودی به بزرگی تمام رودهای زمین

آناهیتا در اوستا به صورت رودی توصیف شده که به بزرگی تمام آبهای روی زمین است. رودی است که از آن هزار رود فراخ و دریای بزرگ دیگر منشعب است:
«اوست آن برومندی که در همه جا نامآور است؛ اوست که در بزرگی به اندازه همه آبهایی است که بر روی این زمین روانند؛ اوست نیرومندی که از کوه «هُکَر» به دریای فراخکرت فرو میریزد.
سراسر کرانههای دریای فراخکرت به خروش در میافتد و همه میانگاه آن به بالا بر میآید، آنگاه که «اَرِدْویسور آناهید» به سوی آن روان شود و بـه سـوی آن سرازیر گردد. او دارنده هزار دریاچه و هزار رود است؛ هر یک از این دریاچههـا و هر یک از این رودها به درازای چهل روز راهِ مردِ چابکسوارِ تندتاز است.
از این آب، یک رود به همه هفت کشور روان است و این یک رود از این آب، در زمستان و تابستان، پیوسته روان است.»
[کرده یکم؛ بند ۳ تا ۵.]
در کنار هر یک از این رودها و دریاها قصری هزار ستون با هزار دریچه درخشان برای ناهید برپاست:
«او دارنده هزار دریاچه و هزار رود است. هر یک از این دریاچهها و هر یک از این رودها به درازای چهل روز راهِ مردِ چابکسوار تندتاز است. بر کرانه هر یک از این دریاچهها و رودها، یک خانه خوشساخت بر پای شده است؛ خانههایی با یکصد پنجره درخشان و یکهزار ستونِ خوشآراسته. خانهای بزرگپیکر که بر روی هزار پایه پایدار شده است.»
[ کرده بیست و سوم ؛ بند ۱۰۱ ]
۲- دوشیزه ای زیبا

آناهیتا ایزد بانویی ست که در یشت پنجم به شکل دوشیزهای زیبا نمایان میشود. در بندهای اوستا بارها اندام برازنده و نیرومند و آرایه های زیبای وی توصیف میگردد.
طبق این توصیف او با زیباترین چهره، بدن ، جامه و زیورآلات همراه است:
«پس آنگاه اَرِدْویسور آناهید به پیکر دختری زیبا، بسا برومند، خوشاندام، کمربند بر میان بسته، بلند بالا، آزاده تبار، بزرگوار، با کفشهایی زرین در پا، و با زیورافزار بسیار آراسته به سوی او شتافت و یک باریکه از آب را از رفتن باز داشت و دیگر آبها را به خود باز گذاشت تا روان باشند. او یک گذرگاه خشک از میان «ویـتَـنْـگـوهَـئیتی» نیک فراهم ساخت.»
[ کرده نوزدهم ؛ بند ۷۸]«اَرِدْویسور آناهید همواره به پیکر یک دختر زیبا، بسا برومند، خوشاندام، کمربند بر میان بسته، بلند بالا، آزاده تبار و بزرگوار که یک جامه زرینِ پرچین و ارزشمند در بر کرده است، نمایان میشود.
«به درستی که اَرِدْویسـور آناهیدِ بسا بزرگوار، آنگونه که شیوه اوست، با گوشـواره زرینِ چهار گوشه و با گردنبندی به گردن نازنین خود پدیدار میشود. او کمربند به میان میبندد تا پستانهایش زیباتر و خودش خوشایندتر شود»
[ کرده سیام ؛ بند ۱۲۶ و ۱۲۷ ]
۳- گردونه ای با چهار اسب

طبق توصیفات اوستا در آبان یشت آناهیتا گردونه ای مینویی-مادی با چهار اسب دارد که این اسبها ، آب ، برف ، باد و تگرگ هستند. او با این گردونه بر فراز جهان حرکت میکند و بر تمام دیوان و دشمنان پیروز میشود.
«او بر فراز گردونه نشسته، لگام برگرفته و گردونه میراند و روان جویای ناموریاش، این چنین در نهاد خویش اندیشه کنان است:
-کدامین کس مرا نیایش کند؟
-کیست که مرا زور آمیخته به هوم آمیخته به شیر به آیین ساخته و پالوده نیاز کند؟»
«اوست که با چهار اسـب بزرگ و یک نژاد و سراسر سپید، در ستیزه بر همه دشمنان غلبه کند؛ چه دیوان و مردمان و جادوان و پریان و کَویها و کَرَپنهای ستمکار*.»
[ کرده سوم ؛ بند ۱۱ و ۱۳ ]«اهورامزدا برای او چهار اسب از باد و باران و ابر و تگرگ فراهم ساخت. از این چهار اسب پیوسته باران و برف و ژاله و تگرگ، به مانند نهصد هزار تیر، فرو میریزد و بخشیده می شود.»
[ کرده بیست و هشتم ؛ بند ۱۲۰ ]
- کویها و کرپنها ،فرمانروایان و روحانیون دیو پرست و از بزرگترین دشمنان دین زرتشتی بودند.
۴- تاج ناهید ؛ تاج زرین هشت گوشه

این ایزد تاجی دارد که از هشت گوشه به مانند چرخی ساخته شده و با نوارهایی آذین داده شده است. این تاج هشت گوشه ما را یاد ستاره ناهید میندازد.
همچنین خدای بابلی – ایشتار- هم چنین تاج و ستاره هشت پری دارد که نشان از قرابت این دو خداست.
«بر فراز اَرِدْویسور آناهید، تاجی آراسته بـا یکصد ستاره جای دارد؛ تاجی زرین و هشتگوشه، که به مانند چرخی ساخته شده و با نوارهایی آذین داده شـده اسـت. تاج زیبای خوب ساخته شدهای که چنبرهای از آن پیش آمده است.»
[ کرده سیام ؛ بند ۱۲۸]
۵-سگ آبی

آناهیتا مانند بسیاری از ایزدان کهن آریایی جانوری مقدس نیز دارد و آن سگ آبی است. سگ آبی که در اوستایی بَئِوَر خوانده می شده، در پهلوی به بَبَر و در زبان های اروپایی به beaver تبدیل شده است. سگ آبی از سویی به دلیل سگ بودن مقدس و دوست آدمیان پنداشته می شده و از سوی دیگر به خاطر زیستن در آب و خانه ساختن در رودخانه های آب شیرین با آناهیتا مربوط بوده است. به عبارت دیگر، او از جمعِ دو نیروی مقدس و نیک یعنی سگ و آب پدید آمده و به همین دلیل هم بسیار مقدس دانسته شده. از معدود مواردی که کشتن یک جانور در آیین زرتشتی کیفر مرگ را در پی دارد، قتل سگ آبی است در وندیداد کیفر هولناک کسی که سگ آبی را کشته باشد با جزئیات شرح داده شده، و متنی فقهی از ایران باستان نیست که به حرمت این جانور اشاره نشده باشد.
آناهیتا در آبان یشت به شکلی ناسازگون در حالی مجسم شده که ردایی از پوست سگ آبی را بر تن دارد.
این تنها موردی است که به دوخته شدن لباس موجودی آسمانی از پوست این جانور اشاره شده است در وندیداد( فرگرد ۱۳) بند جالبی وجود دارد که در آن چگونگی پیدایش سگ آبی شرح داده شده است: بر مبنای این متن، از روان هر هزار سگ ماده و هر هزار سگ نر که مظلوم مرده باشند، یک سگ آبی زاده می شود جایی که این برهم آمیختن روان ها و ظهور سگ آبی انجام می پذیرد، در سرچشمه ی آب ها و نزد آناهیتاست همچنین گفته شده که کشتن سگ آبی به خشکسالی و کم شدن آب می انجامد که می تواند به سادگی نشانه ی خشم ایزدبانوی آب ها باشد همچنین در جایی دیگر از وندیداد آمده که راه علاج این خشکسالی آن است که قاتل سگ آبی اعدام شود.
«اَرِدْویسور آناهید جامهای از پوست «بئور/ببر» در بر کرده است، از پوست سیصد ببر که چهار بچه بزاید. از آن رو که ببر ماده زیباترین است، چرا که موی او انبوهتر است. ببر یک جانور آبی(آبزی) است و چنانچه پوست او بهنگام آماده شود، به مانند سیم و زر بسیار درخشان به دیده میآید.»
[ کرده سیام؛ بند ۱۲۹]
۶-نیلوفر آبی

در ایران نیلوفر نشانه و نماد زندگی و آفرینش است. همچنین این گل به دلیل شکفتن در آبها نیز با ایزد آناهیتا همتا میشود.
در بندهشن در خصوص تعلق هر گل به ایزدان آمده است:
«اﻳﻦ را ﻧﻴﺰ ﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ اﻳﺰدی ﮔﻠﻲ ازان اﻣﺸﺎﺳﭙﻨﺪی اﺳﺖ و ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ :ﻣـﻮرد و ﻳﺎﺳـﻤﻦ ﻫﺮﻣﺰد را ﺧﻮﻳﺶ اﺳﺖ و ﻳﺎﺳﻤﻦ ﺳـﭙﻴﺪ ﺑﻬﻤـﻦ را و ﻣﺮزﻧﮕـﻮش اردﻳﺒﻬﺸـﺖ را و ﺷـﺎه اﺳـﭙﺮ ﻏـﻢ ﺷﻬﺮﻳﻮر را، ﭘﻠﻨﮓ ﻣﺸﻚ ﺳﭙﻨﺪارﻣﺬ را و ﺳﻮﺳﻦ ﺧﺮداد را، ﭼﻤﺒﮓ اﻣﺮداد را، ﺑﺎدرﻧﮓ دی ـ ﺑﻪـ آذر را و آذر ﻳﻮن آذر را و ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ آﺑﺎن آﻧﺎﻫﻴﺘﺎ را و …»
بر اﻳﻦ اﺳﺎس، ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﻛﻪ در ﺑﻨﺪﻫﺸﻦ اﻇﻬﺎر ﺷﺪه، ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ ﮔﻞ مخصوص آﻧﺎﻫﻴﺘﺎ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷـﺪه اﺳﺖ. ﮔﻞ ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ را در ﻓﺎرﺳﻲ ﺑﺎ ﻧﺎم ﮔﻞ آﺑﺰاد ﻳﺎ ﮔﻞ زﻧﺪﮔﻲ و آﻓﺮﻳﻨﺶ ﻳﺎ ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ آﺑﻲ ﻧﺎمیدهاﻧﺪ. از آﻧﺠﺎ ﻛﻪ اﻳﻦ ﮔﻞ ﺑﺎ آب در ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ، ﻧﻤﺎد آﻧﺎﻫﻴﺘﺎ اﻳﺰدﺑﺎﻧﻮی آب ﻫﺎی روان اﺳﺖ. رواﻳﺎت ﻛﻬﻦ ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ ﻳﺎ ﻟﻮﺗﻮس را ﻣﺤﻞ ﻧﮕﻬﺪاری ﺗﺨﻤﻪ ﻳﺎ ﻓﺮه زردﺷﺖ میدانستند ﻛـﻪ در آب ﻧﮕﻬﺪاری میشده است.
در دوره هنر ساسانی، ﮔﻞ ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ آﺑﻲ به وﻓﻮر در صحنه هایی ﻛﻪ الهه آﻧﺎﻫﻴﺘﺎ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﺸﻴﺪه ﺷﺪه آﻣﺪه اﺳﺖ. اﻳﻦ ﮔﻞ ﻳﺎ در دﺳﺘﺎن آﻧﺎﻫﻴﺘﺎ یا در ﻛﻨﺎر و اﻃﺮاف او ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
ﻗﺮارﮔﻴﺮی ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ در دﺳﺘﺎن آﻧﺎﻫﻴﺘﺎ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ ﺑﺰرﮔﻲ و اﻟﻮﻫﻴﺖ او را ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺗﺼـﻮﻳﺮ میﻛﺸﺪ. اﻳﻦ گل اﺳـﻄﻮرهای در ﻫﻨﺮ ﺳﺎﺳﺎﻧﻲ ﻛﺎرﺑﺮد ﻓﺮاواﻧﻲ میﻳﺎﺑﺪ، از ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻤﺎد ﻗﺪرت و اﻟﻘﺎی نیک ﺑﺨﺘﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ از ﺟﺎﻧﺐ اﻳﺰدبانوی ﻧﺎﻫﻴﺪ ﺑﻪ ﺷﺎه و ﻗﻠﻤﺮو ﺷﺎﻫﻨﺸﺎﻫﻲ وی تقدیم میشود.
۷-انار

انار در دین مزدیسنا از درختان مینوی و از عناصر مقدس و خجسته به شمار میرود و زرتشتیان شاخه و میوه آن را در مناسک و آیین های دینی خود به کار میبردند.
برسمی که زرتشتیان در آیینهای عبادی به دست میگیرند بنا بر متنهای متأخر زرتشتی، از ترکه های درخت اناری است که در آتشکده ها میکاشتند.
انار در دوره ساسانی همواره مقدس بوده و در آیین مذهبی کاربرد داشته و از شاخههای آن برای ساخت برسم استفاده میشده و پُردانگی آن نماد باروری آناهیتا بوده است.
در ﻣﺘﻦ اوﺳﺘﺎ ﻧﻴﺰ، ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎر آﻧﺎﻫﻴﺘﺎ ﺑﺎ ﺑﺮﺳﻤﻲ در دﺳﺘﺎن ﺧﻮﻳﺶ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ .ﺑﻪﻃﻮر ﻛﻠﻲ، اﻧﺎر نشان ﺑﺎروری، ﺑﺮﻛﺖ ﺧﻴﺰی و ﻓﺮاواﻧﻲ اﺳﺖ. در ﻓﺮﻫﻨﮓ اﻳﺮان، اﻧﺎر ﺑﻪ دﻟﻴﻞ رﻧﮓ ﺳﺒﺰ ﺑﺮگ ﻫﺎی آن و ﻧﻴﺰ ﺷﻜﻞ ﻏﻨﭽﻪ و ﮔﻞ آن، ﻛﻪ ﺷﺒﻴﻪ آﺗﺸﺪان اﺳﺖ، ﻗﺪاﺳﺘﻲ ﺧﺎص داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. در ﻧﻘﻮش ﺣﺠﺎری ﻫﺎ و ﮔﭽﺒﺮی ﻫﺎی ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺳﺎﺳﺎﻧﻲ، ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻧﻤﺎدﻳﻦ ﻣﻴﻮه و ﮔﻞ اﻧﺎر را در کنار آناهیتا به ﻛﺮات میتوان ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻛﺮد. به همین دلیل هم یکی از نمادهای مشهوری که ارتباط فر ایزدی و ناهید را نشان میدهد، قوچی است که میوهی اناری را در میان شاخ های خویش دارد
نقش انار دخل برگ پالمت (برگ نخل) مختص هنر دورهی ساسانی است و در اواخر دوره ساسانی پالمت های شکافته شده، بهصورت یک جفت بال درمیآیند که نماد باروری و حاصلخیزی است و جنبهی ایزدی دارد.
واژه ناهید در لغتنامه دهخدا « دختر انار پستان» معنی شده که این خود نکته قابل توجهای است.
۸- جام آبی در دست

در نقش برجسته ﻃﺎق ﺑﺴﺘﺎن، آناهیتا ﻫﻤﺮاه ﻛﻮزه آﺑﻲ که به شانه دارد نمایش داده شده. آﻧﺎﻫﻴﺘﺎ اﺳﻄﻮره ای ﺟﻬﺎن ﺷﻤﻮل اﺳﺖ، زﻳﺮا ﺑﺎ آب در ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ. ﺳﺒﻮی آب ﻳﻜﻲ از ﻧﻤﺎدﻫﺎی آﻧﺎﻫﻴﺘﺎ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ.
در ﻓﺮﻫﻨﮓ اﻳﺮان، آب ﻳﺎ ﻫﻤﺎن ﺳﺒﻮی آب، ﻛﻪ ﺧﻮد ﺗﺠﺴﻢ ﺣﻀﻮر آب اﺳﺖ، ﻧﻤﺎد ﺑﺎروری و ﻳﻜﻲ از ﻧﻤﺎدﻫﺎی ﺟﺎوداﻧﮕﻲ اﺳﺖ. از ﺳﻮﻳﻲ، آب بازتابنده ﻧﻮر ﺧﻮرشید ﺑﻮده و از اﻳﻦ روی ﻧﻤﺎد روﺷﻨﺎیی ﻧﻴﺰ ﻣﺤﺴﻮب میشده.
در نقش های بسیاری جام آب در دستان ایزد آناهیتا نقش بسته. همچنین نقش جام یا کوزه که آب از آن میریزد و حیوانی کوچک در پایین از آن در حال نوشیدن است ، روی ظروف ساسانی به وفور دیده شده است.
ایزد آناهیتا با جلوه ها و نمادهای بسیاری خودش را در فرهنگ و دین ایرانی نشان داده ؛ برای مثال علاوه بر جلوههای گفته شده ، او گاهی با «عقاب» ( که نماد نیرومندی است ) و گاهی با «انگور و ماهی» (که نماد باروری هستند) در نقوش دیده میشود.
نور و روشنی با آب همپوشانی بسیاری دارند و اغلب در یک توالی قرار میگیرند. «هاله نور» نیز یکی دیگر از جلوههای وجودی این ایزد است. به همین دلیل است که اگر بخواهیم رنگی برای ایزد آناهیتا مشخص کنیم، رنگ او سپید یا آبی است که به حقیقت او ربط دارند.
نماد دیگر، به گاهشماری مربوط می شود دهمین روز هر ماه و هشتمین ماهِ هر سال به افتخار آناهیتا نامگذاری شده است و آبان روز و آبان ماه نامیده می شود و این سنتی است که هنوز تا حدودی در نام ماههای ایرانی باقی مانده است.
نظرات کاربران